loading...
ققنوس
ققنوس بازدید : 109 سه شنبه 12 فروردین 1393 نظرات (0)

شمع شب افروز حیدر میرود سوی جنان

با دلی بشکسته و با قامتی همچون کمان

پرگرفته مرغ باغ آرزوهای علی

در غمش خون گرید امشب دیده هفت آسمان

***

طپشهای دلم روبه رکود است

دلم مشغول آن یاس کبود است

نشانی های اورا جمع کردم

چه سازم سرسرایم پرزدود است

***

یاس باغ مصطفی بعد ازپدرخشکیده شد

از جفای ظالمان برگ وبر او چیده شد

آنقدر در ماتم بابا زجان ناله کشید

قوت هر روز وشب زهرا سرشک دیده شد

***

با سرشک دیده وبا ناله پیوسته اش

با تن تبدار وبا جسم به غایت خسته اش

روز تنهایی که او بودوکسی یارش نشد

کرده یاری ید اله با ید بشکسته اش

***

من با که گویم این که بهارم خزان شده

ماهم به خاک تیره غربت نهان شده

بانوی بی نشان که به هرسو نشان زاوست

رفت از برم به قامت همچون کمان شده

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 10
  • کل نظرات : 8
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 12
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 28
  • باردید دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 57
  • بازدید ماه : 168
  • بازدید سال : 639
  • بازدید کلی : 10,467